گلبهار

اولین بخش هر علم مفاهیم آن است

مبانی علوم :- هرعلم ازبخش های مختلف تشکیل شده باعث هویت وتعین مرزهای موضوعی روشی وحوزئی علوم مختلف میگردد. این بخش هارامیتوان درموارد زیر به شرح مفاهیم گرفت

فهم :- اسم عامیست برای طقه بندی حوادث رفتارها اندیشه ها ونهاد ها اندیش مندان برای تفکر بهتر درهر موضوع رفتار های پراگنده را بر اساس خصوصیات مشترک دسته بندی وطبقه بندی نموده وبرای آ اسم خاصی را تعین میکنند . این مفاهیم تعین کننده چهار چوب موضوعی هر علم است مثال مفاهیم حکومت . دولت . قدرت . نفوس . وهم مانند آن تعین کننده چهارچوب موضوعی علوم سیاسی است وعلوم سیاسی را از سایر علوم متمایز ساخته وبه آن هویت جداگانه میبخشد.

تیوری :- نظریات = اندیشه های متخصصین هر رشته پیرامون ارتباط میان مفاهیم مختلف است بطور مثال اندیشمندان جامعه شناسی سیاسی طی 2000 سال تلاش کده اند ارتباط میان طبقه وحکومت . حکومت وفرهنگ . حکومت وگروه های اجتماعی ومفاهیم دیگر نظریه پردازی نمائیند وهمین طور فیلسوف های سیاسی تلاش کرده اند ارتباط میان ماهیت حکومت وزات انسان ماهیت جامعه ومفاهیم دیگر ارتباط برقرارنمایند بنابرین بخش دیگری هرعلم را نظریه های هر علم تشکیل میدهد وپیشرفت درهر علم وابسته به آن است که محصل بتواند به این اندیشه ها آگاهی یافته ودرنهایت نطریه پردازی نمائید.

روش ها :- بخش دیگری هر علم را روش های مطالعه تحلیل وشناسای آن علم تشکیل میدهد دانشمندان تلاش نموده است که روش های مطالعه مناسب تری را برای شناخت موضوعات خود شناسایی نماید روش های فلسفی . حقوقی . کارکردی . سیستمی .تصمیم گیری و روشهای دیگر بخش ازروشهای یستکه اندیشه مندان تلاش تلاش نموده است تا برای تحلیل سیاست شناسای نماید .